Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-29@14:45:29 GMT

هشـت هزارمین شماره «ایرانی‌ها»

تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۶۳۱۷۷

هشـت هزارمین شماره «ایرانی‌ها»

امروز هشت هزارمین شماره «ایران» را می‌خوانید. هشت هزار شماره‌ای که برای ما «ایرانی‌ها» تنها یک عدد نبود، هر شماره‌اش یک فرصت بود تا خودمان را بیشتر برای «ماندن» ثابت کنیم. ما در هر شماره تلاش کردیم تا همراهان‌مان را به ماندگاری بوی کاغذ عادت دهیم.

روزنامه ایران:  ما در این 28 سال، سخت ایستادیم، مقاومت کردیم و پر قدرت بدون آنکه مغلوب جذبه مجازی‌ها شویم، به جلو رفتیم تا دستان مخاطبان که نه! همراهان و دوستان‌مان را از لمس کاغذ محروم نکنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای همین درهر یک از این هشت هزار شماره، در جدال نابرابر همه آنهایی که نمی‌خواستند و نمی‌گذاشتند، «بمانیم» به روزنامه خوان‌های قدیمی دل خوش کردیم که می‌دانستیم معنای اضطراب انتشار یک روز از یک اتفاق ساده را در روزنامه‌ها می‌دانند! همان‌هایی که بی‌خوابی شبانه ما را در انتشار دقیق و صحیح اخبار حس می‌کردند. آنهایی که وسواس روزنامه نگاران را برای درج رویدادها دیده بودند و امیدوارانه با خرید «ما» برای بقای «ایران» تلاش می‌کردند. ما در هشت هزارمین شماره انتشارمان خود را مدیون شما -خوانندگان روزنامه- می‌دانیم. شما که صبورانه در کنارمان ایستادید و اجازه ندادید گرانی کاغذ و  مجازی زدگی، حتی یک روز از انتشارمان را متوقف کند. ما در این چند دهه در کانون و کوران رویدادها و اتفاقات، محکم ایستادیم، یاد گرفتیم و آموختیم....حالا تولد هشت هزارمین شماره‌مان را جشن می‌گیریم، با کوله باری از تجربه و آموختن از تمام آن بایدها و نبایدهایی که در همه این سال‌ها پشت سر گذاشتیم... ما در هر بوران، اما تاب آوردیم و کم نیاوردیم، روزهای زیادی طاقت‌مان طاق شد، اما بی‌طاقت نشدیم، چون باور داشتیم و باور داریم که باید «ماند» و «ماندگار» شد، باید چراغ روزنامه‌ها را روشن نگه داریم. ما در این شماره به بهانه هشت هزارمین روز تولدمان با 6 پیشکسوت روزنامه‌نگاری به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم. با آنهایی که در این سال ها با ما، در «ایران» بودند، جنس‌شان شبیه مخاطبان‌شان بود و دغدغه و عشق‌شان به روزنامه‌نگاری هیچ وقت خاطرشان را از روزنامه‌ها پاک نکرد.

محمد بلوری:
سایت ها نتوانسته اند روزنامه ها را شکست بدهند

اکرم رضایی ثانی/ محمد بلوری از پیشکسوتان روزنامه‌نگاری که چندین سال در روزنامه ایران فعالیت داشته یکی از نیروهای اصلی این مجموعه بوده که خدمات زیادی داشته است. محمد بلوری در بخش حوادث روزنامه ایران قلم می‌زد و اکنون معتقد است هنوز هم سایت‌های خبری نتوانسته‌اند تأثیری در شکست رسانه‌های مکتوب داشته باشند. به بهانه چاپ شماره هشت هزارم روزنامه ایران با این پیشکسوت روزنامه‌نگاری گفت‌و‌گویی داشته‌ایم. بلوری در گفت‌وگو با روزنامه ایران درباره آغاز فعالیت خود در این مجموعه توضیح می‌دهد: من از آغاز انتشار روزنامه ایران در این مجموعه در بخش حوادث بوده‌ام و تا همین اواخر نیز فعالیتم ادامه داشت.
وی در پاسخ به این سؤال که از نظر شما چرا امروزه استقبال از رسانه مکتوب و روزنامه کاهش پیدا کرده است؟ بیان می‌کند: علت‌ عدم استقبال عمومی از مطبوعات، عدم مدیریت حرفه ای و سیاست زدگی، کم شدن روزنامه‌نگاران باتجربه و عدم جریان تجربه‌های مطبوعاتی در کنار جوانان با استعداد در روزنامه هاست. اگر روزنامه‌ها اصالت حرفه‌ای‌شان را پیدا می‌کردند رونق سابق را به‌دست می‌آوردند اما سایت‌ها نتوانسته‌اند تأثیری در شکست مطبوعات داشته باشند.


این پیشکسوت روزنامه‌نگاری در ادامه می‌افزاید: مطبوعات کیفیت خاصی دارند که سایت‌ها نمی‌توانند با آن رقابت کنند. پیش از انقلاب درگذر از شهر می‌دیدیم شهروندان از هر شغلی هنگام انتشارروزنامه کاسب، بقال، نجارو... درمحل کسب‌شان نشسته و سر در میان صفحات روزنامه‌ها دارند و مشغول مطالعه روزنامه‌ها هستند؛ به همین خاطر مردم از همه مسائل سیاسی و اجتماعی آگاه بودند، حتی بسیاری از مردم روزنامه را به بستر خواب‌شان می‌بردند. امروزه اما در مترو و اتوبوس افراد فقط سر در موبایل دارند و به سرگرمی‌های سطحی می پردازند. با این اوصاف می‌بینیم که اینترنت نه وسیله آموزش و آگاهی بلکه موبایل و دیگر ابزارهای ماهواره‌ای ابزار سرگرمی هستند تا آگاهی‌دهنده سیاسی و اجتماعی.بلوری که از روزنامه ایران بازنشسته شده است درباره دوران بازنشستگی یک روزنامه‌نگار می‌گوید: یک روزنامه‌نگار باتجربه هرگز بازنشستگی ندارد.وی درباره اینکه چگونه دوران بازنشستگی را می‌گذراند توضیح می‌دهد: من هنوز هم برای مطبوعات می‌نویسم و گاهی هم کتاب داستان چاپ می‌کنم.


محمدتقی روغنی‌ها :
روزنامه جای تحلیل و تفسیر است

مهسا قوی‌قلب/  دکتر محمدتقی روغنی‌ها، از اساتید بنام و با سابقه در حوزه ارتباطات و رسانه است که روزگاری مسئولیت اداره روزنامه را برعهده داشته و در راه‌اندازی و شکوفایی این رسانه، گام‌های مؤثری را برداشته است. محمدتقی روغنی‌ها، با اشاره به اینکه در سه مقطع با روزنامه ایران همکاری کرده است، به «ایران» می‌‌گوید: مرحله اول، زمان راه اندازی روزنامه بود. از سال 1371 زمزمه‌های راه‌اندازی شروع شد و در سال 1372 تصمیمات جدی در این زمینه گرفته شد. هنگامی که معاون اجرایی مدیرعامل سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران بودم، آقای وردی نژاد، مدیرعامل خبرگزاری وقت، اولین حکم مربوط به راه اندازی روزنامه را برای بنده تحت عنوان حکم مسئولیت اجرایی روزنامه صادر کرد. در آن مقطع مسائل مربوط به ساختمان و بازسازی و تهیه ملزومات برعهده اینجانب قرار گرفت، ساختمانی که در حال حاضر روزنامه  ایران در آن محل استقرار دارد، ساختمانی است که از وزارت بازرگانی تحویل گرفته شد، بازسازی و ساخت و ساز شد و در نهایت تجهیز و تأمین امکانات مورد نیاز آن فراهم شد.


به گفته این استاد ارتباطات و رسانه، بعد از آماده‌سازی مقدمات، به دلیل اینکه مأموریت خارج از کشور داشتم، از سال 1373 دیگر در مجموعه حضور نداشتم. در آن زمان روند کار روزنامه، با تدبیر و اقدامات آقای وردی‌نژاد و دوستان و همکاران دیگر پیش رفت و در کنار آن روزنامه‌های «ایران دیلی»، «الوفاق» و «ایران ورزشی»، مجله‌های «ایران جوان»، «ایران آذین» و «ایران سپید» هم راه‌اندازی شد. البته من در مأموریت خارج از کشور هم که بودم، ارتباطم را با روزنامه حفظ کردم؛ اقداماتی را برای تأمین اخبار، اطلاعات و گزارشات به صورت اختصاصی انجام می‌‌دادم، به عنوان نمونه چندین گزارش خاص از جمله گزارشی 9 قسمتی در مورد موزه بریتانیا در لندن British) Museum)  را برای روزنامه تهیه کردم، همچنین اقداماتی را برای راه‌اندازی روزنامه «ایران سپید» ویژه نابینایان دنبال کردم و اطلاعاتی را برای راه اندازی این روزنامه در اختیار همکاران قرار دادم.


وی ادامه می‌‌دهد: مرحله دوم همکاری این استاد رسانه با مؤسسه ایران به سال 1380 باز می‌‌گردد، او در آن زمان عضو هیأت مدیره مؤسسه بوده و معاونت فرهنگی – آموزشی مؤسسه را برعهده داشت.
به گفته دکتر روغنی‌ها، مسئولیت کارهای آموزشی و هماهنگی بین روزنامه ایران و روزنامه‌های «ایران دیلی» و «الوفاق» را در زمینه برخی مسائل، موضوعات خبری و گزارشی انجام می‌‌داده و مسئولیتی بود که در آن عهده‌دار ایجاد هماهنگی در تأمین گزارش‌ها و اطلاعات و اخبار روزنامه‌های فارسی، انگلیسی و عربی بوده است و ادامه می‌‌دهد: در کنار این کارها بحث دوره‌های آموزشی همکاران را نیز دنبال می‌‌کردم. قبل از آن از سال 81تا 84 مدیر مسئول روزنامه ایران دیلی بودم و در آن سال همکاری من با مؤسسه و روزنامه بار دیگر خاتمه پیدا کرد.


او در ادامه درباره سومین مرحله از همکاری خود با مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی و روزنامه  ایران توضیح می‌‌دهد: در سال 1392 به عنوان مدیرعامل مؤسسه و مدیرمسئول روزنامه ایران مشغول به کار شدم و این همکاری نیز تا سال 1397 ادامه پیدا کرد. البته مدیرمسئولی روزنامه ایران را تا سال 1395 برعهده داشتم و تا سال 1397 هم مدیرعامل مؤسسه «ایران» بودم. در آن دوره تلاشم این بود که با توجه به رشد و توسعه فضای مجازی و اقداماتی که در این حوزه باید انجام می‌‌گرفت، در کنار انتشار روزنامه مکتوب، بخش فضای مجازی روزنامه را هم فعال کنیم. البته  غیر از حضور در شبکه‌های اجتماعی، تلاش کردیم تولیداتی را به صورت ویدیویی برای مجموعه مؤسسه ایران انتشار دهیم و مقدماتی هم فراهم شد. گروه رسانه ایران با نام «گرا» راه‌اندازی شد و استودیویی هم فراهم کردیم و کار آغاز شد و تاحدودی هم پیش رفت. بعد از پایان همکاری بنده با مؤسسه «ایران» خوشبختانه دوستان این روند را ادامه دادند و حضور روزنامه «ایران» در فضای مجازی توسعه بیشتری هم پیدا کرد.


به اعتقاد این روزنامه‌نگار و استاد دانشگاه،  به هرحال با توجه به شرایطی که امروزه در شبکه‌های رسانه‌ای وجود دارد و خاص نیاز مخاطبان است، ضرورت دارد که روزنامه‌ها حضور فعال و گسترده‌ای در حوزه فضای مجازی داشته باشند. چه در شبکه‌های اجتماعی و چه در سایت‌های اینترنتی و از آن طریق با مخاطبان در ارتباط باشند. البته روزنامه‌های کاغذی هم، جایگاه خود را دارند، با این تفاوت که روزنامه‌های کاغذی دیگر جایی برای درج خبر نیستند و معمولاً کار روزنامه‌ها بعد از خبر شروع می‌‌شود. روزنامه جای تحلیل، تفسیر، مصاحبه، گزارش و در حقیقت تولید مطالب عمقی‌تر و تحلیلی‌تر نسبت به رویدادها و وقایع است. در دنیای امروز، مخاطبان باید با فرصت بیشتر و در شرایط آرام‌تری بتوانند روزنامه را دنبال کنند و از تحلیل‌ها و تفسیرها مطلع شوند. امروز جای خبرها در فضای مجازی است و در روزنامه‌های مکتوب باید به دنبال تحلیل‌ها، تفسیرها و کارهای عمیق‌تری باشیم تا مخاطبان جدی‌تر رسانه‌ها را بتوانیم به لحاظ آنالیز رویدادها بیشتر مطلع کنیم.  دکتر روغنی‌ها در خاتمه یادآور می‌‌شود: روزنامه ایران، روزنامه ای ارزشمند در کشور است و جایگاه خوبی هم دارد؛ برای بنده هم با توجه به خاطراتی که از روزنامه داشتم و علاقه‌ای که به روزنامه از همان ابتدای شروع به کار و تأسیس آن تا امروز داشتم، مجموعه‌ای ارزشمند است؛ برای همه عزیزانی که در این مجموعه حضور دارند، آرزوی توفیق می‌‌کنم، امیدوارم روزنامه ایران، همواره یک رسانه موفق، امین، پایدار و ارزشمند برای همه مخاطبان باشد.

 

منصور سعدی:
نسل ما با بوی کاغذ زندگی کرده‌اند

سمیه افشین‌فر/ نشستن پای روایت‌ها و تجربیات پیشکسوتانی که سال‌ها خاک تحریریه را خورده‌اند، به بوی کاغذ عادت کرده‌اند و روزگار جوانی‌شان را میان خبرها و روایت‌ها پشت سر گذاشته‌اند همیشه شیرین و لذتبخش است. چرا که روزنامه نگاران پیشکسوت برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی برای اهالی رسانه هستند. پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم بودند و با اطلاع رسانی‌های دقیق و تحلیل‌هایشان به مسئولان کمک می‌کردند و حالا هم با انتقال تجربیات و توصیه‌های خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیت‌ها در جامعه به نشر اخبار درست و دقیق به جامعه یاری می‌رسانند. منصور سعدی یکی از روزنامه نگاران باسابقه است که بیشتر از نیم قرن سابقه فعالیت در روزنامه‌های کشور را دارد. سعدی از سال 1349 پا به عرصه روزنامه‌نگاری می‌گذارد، حدود 32 سال در روزنامه کیهان فعالیت می‌کند و از سال 1381 وارد روزنامه جام جم می‌شود که سال 83 پیشنهاد سردبیری صفحه استان‌های این روزنامه را به او می‌دهند. بعد از آن از 1387 تا 1392 معاون سردبیر روزنامه ایران می‌شود و فعالیت خود را در این روزنامه ادامه می‌دهد. این روزنامه نگار پیشکسوت علاوه بر این، سابقه سردبیری ماهنامه سپهر، هفته‌نامه کویر، هفته نامه طلیعه و… را هم در کارنامه مطبوعاتی خود دارد.


سعدی خاطره آمدنش به روزنامه ایران را چنین روایت می‌کند: دی‌ماه 87 به روزنامه ایران آمدم. آقای اشتهاردی مدیرعامل وقت مؤسسه ایران بودند. من و ایشان در روزنامه جام جم با هم کار می‌کردیم، در نمایشگاه مطبوعات با آقای صفار هرندی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای اشتهاردی مشغول گفت‌و‌گو بودیم که آقای صفار پیشنهاد دادند که چرا از فلانی برای کار در روزنامه ایران دعوت نمی‌کنید، آقای اشتهاردی هم مرا دعوت کردند و به عنوان معاون سردبیر و عضو شورای سردبیری به روزنامه ایران آمدم. مدیرعامل فعلی این روزنامه آقای روزی‌طلب هم آن زمان در شورای سردبیری بودند. مدتی هم سردبیر ایران زمین بودم که 120 صفحه برای شهرستان‌ها منتشر می‌کردیم که با تغییرات دولت از روزنامه جدا شدم.


این روزنامه‌نگار باسابقه وقتی می‌خواهد از خاطراتش بگوید لحظاتی مکث می‌کند و ادامه می‌دهد: برای من که هر روز از صبح تا پاسی از شب را در تحریریه بوده‌ام و هزاران خبر را زندگی کرده‌ام ذکر تنها یک خاطره حلاوتی ندارد. زندگی کسانی که در خبر و کار خبری هستند در خاطرات تلخ و شیرین تنیده شده است؛ خاطراتی که از فراز و نشیب روزهای مردمان جامعه حکایت دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا امروز مردم رغبت کمتری به روزنامه‌های کاغذی دارند، به سه دوره رونق روزنامه‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: در کشورمان روزنامه‌ها سه دوره اوج داشتند؛ یکی در سال 57 و دوران انقلاب بود که روزنامه‌ها خیلی مورد توجه مردم بودند. در آن روزها سه روزنامه کیهان، اطلاعات و آیندگان منتشر می‌شد که کیهان بیشتر از همه مورد استقبال بود؛ در هشت صفحه و با تیراژ بالای یک میلیون نسخه منتشر می‌شد. دوره بعدی رونق مطبوعات در دوره جنگ تحمیلی بود، در این دوران هم روزنامه‌ها خیلی مورد توجه مردم بودند چرا که اخبار جنگ را به صورت گزارش‌های جامع منعکس می‌کردند. گزارشگران از جبهه‌ها خبر و گزارش می‌دادند، از طرف دیگر دوره‌ای بود که تفسیر مختلفی از جناح‌های مختلف وجود داشت و نظرات و عقاید مختلف در روزنامه‌ها منتشر می‌شد حتی فضای انتشار روزنامه‌های جدید هم بود. روزنامه رسالت و ابرار هم همان سال‌ها منتشر شد، در این دوره هم روزنامه‌ها دوره پر رونقی داشتند. دوره سوم، دوره اصلاحات بود که روزنامه‌های زیادی با تیراژ بالایی منتشر می‌شد. در این دوران هم از کیهان و اطلاعات و هم از روزنامه‌های جدید استقبال می‌شد. من در آن دوره در روزنامه جام جم بودم، در سال 81 بیش از 450 هزار نسخه تیراژ روزنامه ما بود که رقم بسیار خوبی بود. به طور کلی در این سه دوره تیراژ روزنامه‌ها بسیار بالا بود و ربطی هم به جناح و روزنامه خاصی نداشت.


این پیشکسوت روزنامه‌نگاری در ادامه با تغییر در شرایط روزنامه نگاری اشاره می‌کند و می‌گوید: شرایط عوض شده، در گذشته فقط روزنامه بود اما در حال حاضر رسانه‌های دیجیتال را داریم. البته در کشورهای دیگر دنیا هم رسانه‌های آنلاین و دیجیتال فعالیت می‌کنند و هم روزنامه‌های چاپی رونق دارند و هیچ کدام مغایر دیگری نیست ولی در کشورمان تصور می‌کنیم که وقتی رسانه‌های دیجیتال آمدند، رسانه‌های چاپی باید از دور خارج شوند در حالی که این‌طور نیست؛ هر دو می‌توانند مکمل هم باشند، الان هم خیلی از روزنامه‌های دیجیتال نسخه چاپی همان روزنامه هستند.
وی با بیان اینکه رسانه‌های دیجیتال نمی‌توانند جای روزنامه‌های چاپی را بگیرند، تأکید می‌کند: خیلی از علاقه‌مندان هستند که دوست دارند تحلیل‌های طولانی را بخوانند و نظرات مختلف را ببینند و این تنها در یک مقاله مفصل می‌گنجد، در دو یا سه پاراگراف که خاصیت رسانه‌های دیجیتال است تنها می‌توان خبرهای کوتاه روزانه را نوشت. رسانه‌های دیجیتال اگر حادثه‌ای اتفاق افتاده باشد یا خساراتی وارد شده باشد به خوبی می‌توانند با خبرهای کوتاه مخاطب را قانع کنند. در حال حاضر این‌قدر تعداد رسانه‌ها زیاد شده و اخبار را سریع می‌رسانند که خود این یکی از دلایلی شده که مردم تمایل دارند خبرهای کوتاه بخوانند. در واقع همین تنوع خبرها و سرعت انتشار آن است که باعث می‌شود تا فرصتی برای خواندن بیشتر و طولانی‌تر نداشته باشند. یک زمانی دو روزنامه‌ 20 صفحه‌ای می‌خریدید و ساعت‌ها وقت می‌گذاشتید تا آن را بخوانید، در حال حاضر در یک ساعت با 200 خبر مواجه هستید. مگر چه قدر وقت دارید که در جریان همه قرار بگیرید؟ ولی هنوز هم اگر خبر مهمی باشد مردم به یک پاراگراف قناعت نمی‌کنند مثلاً در مورد برجام یا تحریم‌ها که خبرهای پر اهمیتی هستند، مردم با یک پاراگراف قانع نمی‌شوند. الان رسانه‌های دیجیتال بیشتر در اختیار مردم است و در موبایل‌شان اخبار را می‌بینند، برای همین است که رسانه های دیجیتال مورد استقبال قرار گرفته است.


این پیشکسوت مطبوعات با اشاره به خطر فیک‌نیوزها می‌گوید: یکسری رسانه‌های دیجیتال رسمی هستند مجوز گرفته‌اند و مطالبشان را نشر می‌دهند، رسانه‌هایی هم هستند که بدون مجوز هستند و هر خبر و مطلبی را منتشر می‌کنند و ممکن است بازدیدکننده‌های زیادی هم داشته باشند اینها به فیک‌نیوز شهرت پیدا کرده‌اند و متأسفانه نظارتی هم روی آنها نیست، در حالی که رسانه‌های مجوزدار هر چیزی را نمی‌توانند منتشر کنند و باید خبر دقیق را منتشر کنند.


وی در پایان با بیان اینکه روزنامه‌های کاغذی اگر محتوای خوب تولید کنند و دقیق باشند می‌توانند دوران شکوفایی مطبوعات کاغذی را زنده کنند، می‌گوید: اگر مطالب پرمحتوا نوشته شود، دقیق باشد، بی‌طرفانه قضاوت کرده باشد یا اگر طرفداری هم می‌کند موضع صریح، دقیق و اصولی در آن مطرح شده باشد و انصاف را رعایت کند، مطمئن باشید مورد اقبال قرار می‌گیرد و خواه  ناخواه می‌تواند مخاطب را جذب نماید. اگر خبر غیرمنصفانه‌ای باشد مثلاً روزنامه وابسته به شهرداری وقتی مردم به خیابان می‌روند می‌بینند آسفالت خراب است، روزنامه بنویسد همه خیابان‌ها بهترین آسفالت را دارند خب مخاطب را از دست می‌دهیم.
حتی اگر طرفداری هم می‌خواهیم بکنیم، نباید از جانب انصاف خارج شویم و اصطلاحاً غلط را درست جلوه بدهیم؛ در این صورت مردم از رسانه‌ها حتماً استقبال خواهند کرد.

وقتی از بازنشستگی با این پیشکسوت مطبوعات سخن می‌گویم، می‌خندد و می‌گوید: بازنشستگی برای ما معنایی ندارد، من هنوز هم به صورت مشاوره‌ای در زمینه خبر و روابط عمومی کار می‌کنم. شاید در کارهای اداری و مشاغل دیگر بازنشستگی معنا داشته باشد ولی کار خبر، عشق است و برای عشق هیچ وقت پایانی نمی‌توان در نظر گرفت.


مجید رضائیان عنوان کرد:
«ایران»، اولین روزنامه ای که گزارش را بر خبر ترجیح داد

مهسا قوی‌قلب/ روزنامه ایران در حالی به 8 هزارمین شماره خود رسیده است که برای تأسیس و زیر چاپ رفتن اولین شماره آن، اساتید بزرگی همچون دکتر مجید رضائیان، زحمات بی بدیل و غیر قابل وصفی کشیدند. دکتر مجید رضائیان که سال گذشته  تأسیس مدرسه «روزنامه‌نگاری و مطالعات رسانه» را هم به فعالیت‌های رسانه‌ای خود افزوده، از اساتید دانشگاه در حوزه رسانه، پژوهشگر و ژورنالیست است. وی که از بنیانگذاران روزنامه ایران است، هنگام تأسیس، جانشین وقت مدیرعامل ایرنا نیز بود.
دکتر رضائیان می‌‌گوید: روزنامه «ایران» بعد از دوران 8 ساله جنگ تحمیلی برای دولت راه‌اندازی شد. در ابتدا طراحی ماکت روزنامه، روش و تعیین اسم روزنامه مطرح شد. کار مطبوعاتی روزنامه هم برعهده من قرار داشت. از آنجایی که قبل از تأسیس روزنامه، بخش پژوهش «ایرنا» هم برعهده من بود، با مطالعات قبلی و بررسی و مذاکرات با مطبوعات موفق دنیا، همچنین نظرسنجی و پیدا کردن خلأها و پژوهش‌های میدانی با جمعی از دوستان متخصص روزنامه‌نگاری، ماکت موضوعی طراحی شد. می‌‌توانم به جرأت بگویم، آن زمان در کشور ماکت صفحات رویی و صفحات فیچر یا همان لایی روزنامه «ایران» طرحی نو بود، همچنین با روزنامه‌های دیگر کاملاً متفاوت بود، به گونه‌ای که در صفحات مختلف روزنامه به موضوعات جدید و متفاوت از سایر روزنامه‌های آن زمان کشور پرداخته شد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر متفاوت بودن روزنامه دولت، به صفحه 3 اشاره کرده و توضیح می‌‌دهد: صفحه 3 روزنامه  سرویس و صفحه «آیینه»  نام گرفت، زیرا در آن به نظرات مردم نسبت به دولت و بالعکس پرداخته می‌‌شد، به تعبیری آیینه‌ای بود که مردم می‌‌توانستند شاهد فعالیت‌های دولت در آن باشند.  در سایر صفحات نیز اخبار روزنامه دولت هر کدام در صفحه مخصوص خود ارائه شدند و تعریف خاص خود را پیدا کردند، همچنین نیازهای مردم نسبت به دستگاه‌ها هم منعکس شدند. صفحه آخر هم کاملاً خواندنی و متفاوت شد. روش انتخابی روزنامه نیز خبری – گزارشی بود، به نوعی می‌‌توان اذعان داشت، برای بار نخست بود که در روزنامه‌ای گزارش بر خبر ترجیح داده شد.


او با بیان اینکه در زمان تأسیس روزنامه، هنوز اینترنت با سرعت حالا، همگانی نشده بود، می‌‌گوید: با نبود اینترنت در آن زمان، حتی صفحه‌بندی هم کار شاق و سختی بود. با این همه در طراحی و اجرای روزنامه دولت، کار تازه‌ای به انجام رسید و «ایران» شد یک روزنامه با روشی جدید. در سرویس‌های روزنامه، پیگیری‌های خبری انجام می‌‌شد، به گونه‌ای که برای حوادث و اجتماعی تعریف دیگری کردیم و سرویس‌های مستقلی با عناوین سیاست داخلی و سیاست بین‌الملل را از سایر سرویس‌ها جدا کردیم. در بخش حوادث هم سعی می‌‌شد که اخبار شیرین هم داشته باشیم، کاری که کمتر روزنامه ای تا آن زمان انجام می‌‌داد، به عنوان مثال خبرهای شیرینی مانند آزادی زندانیان دیه و نمونه‌هایی مشابه آن را در صفحات حوادث می‌‌گنجاندیم.
«روزنامه دولت باید روزنامه‌ای ملی و فراگیر باشد»، دکتر رضائیان با بیان این مطلب، می‌‌افزاید: برای تعیین اسم روزنامه، سعی کردیم، نامی انتخاب کنیم که این ویژگی مثبت را داشته باشد، اتفاقاً هم با استقبال مواجه شد. در مورد لوگوی روزنامه هم که با خط نستعلیق است، در دیداری که دکتر فریدون وردی نژاد، اولین مدیرعامل روزنامه با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان پیشنهاد دادند که لوگو، نستعلیق باشد و پیشنهاد مقام معظم رهبری هم اجرا شد.


دکتر رضائیان در پروسه تأسیس روزنامه خاطرات زیادی با خود به همراه دارد ولی از مهم‌ترین آنها 260 ساعت برنامه پیگیر در حوزه تبلیغات و سازمان آگهی‌ها است.
به گفته او،  اسلوگان تبلیغات روزنامه بر اساس تاریخ 27 رجب و با برداشتی از آیه شریفه «اقرا باسم ربک الذی خلق»، انتخاب شده، ما اسلوگانی درآوردیم، تحت عنوان «بخوان، ایران بخوان» و سرانجام بنا شد، در روز مبعث، اولین شماره روزنامه زیر چاپ برود، منتها به دلیل آنکه سال‌های آغازین پس از جنگ را می‌‌گذراندیم، بشدت مسائل اقتصادی بر روند کار بویژه تهیه کاغذ تأثیر گذاشته بود، از این رو، در روز پانزدهم شعبان چاپ اول روزنامه «ایران» اتفاق افتاد و تا به امروز هم ادامه دارد.

بهروز بهزادی:
روزنامه ایران خانه اول من است

اکرم رضایی ثانی/ بهروز بهزادی از پیشکسوتان حوزه روزنامه‌نگاری است. او سال ۱۳۲۴در سمنان به دنیا آمد. از ۴۰ سال پیش روزنامه‌نگاری را آغاز کرد. او کارش را با سرویس حوادث شروع کرد. وی در مصاحبه‌ای گفته است: «از اینکه ابتدا کارم را از سرویس حوادث شروع کردم بسیار خوشحالم چون این سرویس، روزنامه‌نگار را پخته می‌کند. از همان موقع کار مطبوعاتی‌ام را رسماً  شروع کردم.» بهزادی از سال ۷۳ به مدت ۷ سال در روزنامه ایران سردبیر اجرایی بود. یک سال هم به عنوان سردبیر روزنامه ایران‌دیلی که به زبان انگلیسی منتشر می‌شد، کار کرد. با او که از بازنشستگان روزنامه ایران است، به مناسبت چاپ شماره هشت هزار به گفت‌وگو نشستیم.


این پیشکسوت حرف‌های خود را اینگونه آغاز می‌‌کند: من از آغاز شروع به کار روزنامه و اولین فعالیت‌های آن با روزنامه ایران بوده‌ام و در واقع تحریریه در دست من بود، همچنین یک مدتی سردبیر اجرایی بودم و تا روزی که از آنجا رفتم، تحریریه را اداره می‌کردم. در سال‌های 79-78 آقای دکتر وردی‌نژاد که از روزنامه رفت، گروهی هم رفتند که من نیز از آنها بودم.
وی در ادامه بیان کرد:  در تمام این سال‌ها تمام تیترهای اول را من می‌زدم و سعی می‌کردم تیترها جذاب باشند تا هم مردم آن را بپسندند و هم اصل و محتوای دقیق و درست خبر را به آنها برساند. طبیعتاً در آن سال‌ها فضای مجازی نبود از این رو روزنامه‌ها تیراژ بالایی داشتند و به این ترتیب در جامعه و میان مردم و دولت تأثیرگذار بودند.


سردبیر اجرایی اسبق روزنامه ایران در پاسخ به این سؤال که با توجه به توسعه فضای مجازی آیا جایگاه روزنامه و رسانه مکتوب تفاوتی کرده است، گفت: به عقیده من هر یک از رسانه‌های مکتوب و مجازی جایگاه خودشان را دارند ولی برای رسانه‌های مکتوب یکسری اتفاقات رخ داد که‌ ای کاش نمی‌افتاد. ارتباط رسانه‌های مکتوب با جامعه کمتر شده و رسانه‌های مکتوب بیشتر مسائل دولت  را بیان می‌‌کردند و حتی در بخشی از زمان جانشین احزاب شدند و اغلب به شکل سیاسی بودند. در نتیجه مردم، رسانه‌های مکتوب، رسانه خبررسان، نظررسان و محلی که بتواند به آن اعتنا کنند و خوراک خبری و نظری از آن بگیرند کنار گذاشتند و در همین حین فضای مجازی آمد که جاذبه بالایی داشت. علاوه بر اینکه فضای مجازی جاذبه داشت اخبار را هم با سرعت به مردم منتقل می‌کرد ولی به عقیده من رسانه‌ها در مواجهه با فضای مجازی عقب‌نشینی نکردند اما نتوانستند محصول جدیدی به مردم ارائه بدهند، و این موجب کاهش تیراژ روزنامه‌ها شد البته که در عین حال، هم روزنامه در چاپخانه چاپ می‌شد و هم اخبار در فضای مجازی به چاپ می‌رسید.


بهزادی در ادامه افزود: به عقیده من روزنامه کاغذی خواننده خودش را دارد. بسیاری از افراد هنوز دوست دارند بوی کاغذ و لطافت روزنامه کاغذی را حس کنند اما در این میان آن اتفاقی که خوشایند نبود افتاد و آن هم شیوع ویروس کرونا بود که به واسطه آن مردم از روزنامه کاغذی کاملاً جدا شدند، زیرا آن زمان گفتند کرونا از طریق سطوح و دست‌ها منتقل می‌شود در نتیجه مردم دیگر روزنامه نخریدند و عادت کیوسک رفتن از سر مردم افتاد. از طرفی ما جامعه‌ای بودیم که مطبوعات و روزنامه‌ها به طور مستقیم به مردم اشتراک نمی‌داد، مثلاً در کشوری مانند ژاپن روزنامه به منازل  افراد می‌رسد، اما در کشور ما روزنامه به طور مستقیم در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد، همچنین تغییر فضا به سمت اینترنت یکی از علل اصلی بود.
این پیشکسوت روزنامه‌نگاری با اشاره به خاطرات خود از روزهای فعالیتش در روزنامه ایران بیان کرد: همه شب‌هایی که  در روزنامه در کنار گرافیست‌ها شاهد بستن صفحات روزنامه بودیم خاطره‌ای شیرین بود. این رویه برای من به گونه‌ای خاطره شده بود که گویی  یک ساختمان ساخته‌ام و از دور آن را تماشا می‌کنم. من از این کار لذت می‌بردم و اکنون که مدیر مسئول روزنامه اعتماد هستم همین کار را می‌کنم و از آن لذت می‌برم.


وی در پاسخ به این سؤال که آیا بازنشستگی برای یک روزنامه‌نگار تعریفی دارد، گفت: خیر، بازنشستگی در این حوزه تعریفی ندارد. روزنامه‌نگارهای بزرگ دنیا یک اصطلاحی دارند و آن این است که «روزنامه‌نگار از پشت میزش باید به  کوهستان برود»، یعنی تا  لحظه آخر عمرش باید کار کند. روزنامه یک اداره نیست و معجونی است از هنر، عشق و علاقه. روزنامه‌نگاران خارجی معتقدند روزنامه‌نگاری همچون ویروسی در بدن یک خبرنگار است که نمی‌تواند به راحتی از آن جدا شود یا دل بکند. شخص روزنامه‌نگار احساس می‌کند با فعالیتش با یک جماعتی صحبت می‌کند. هم اکنون که تیراژ روزنامه‌ها کم شده من باز هم یادداشت‌هایی را می‌نویسم که بعضاً در فضای مجازی منتشر می‌شود و در همانجا هم لایک می‌خورد و از سوی مردم تأیید می‌شود، پس روزنامه تیراژ خود را به صورت یک شکل دیگری دارد.

وی در پایان بیان کرد:  خوشحالم که روزنامه ایران به شماره هشت هزار خود رسیده زیرا این روزنامه خانه اول من است و زحمات زیادی در آنجا کشیدم. من تحریریه‌ای ساختم که به قول فردوسی از باد و باران نیابد گزند. تلاش کردم یک فرهنگ، عشق و علاقه ایجاد کنم.
در آنجا خبرنگاران گروهی شدند که بتوانند به جامعه رسانه خدمت کنند و اکنون برای روزنامه ایران خوشحالم و چاپ هشت هزارمین شماره روزنامه ایران را تبریک می‌گویم.

اسماعیل علوی:  برای شکوفایی رسانه های مکتوب دست به دست هم دهیم

​​​​​​​محدثه جعفری/ روزنامه ایران امروز عدد 8000 را در شناسنامه خود جای داده است. شاید برای مخاطبان این هشت‌هزار فقط یک عدد در شناسنامه روزنامه باشد، اما برای خبرنگاران و اعضای تحریریه هر شماره دنیایی از خبرها، رویدادها و اتفاقات تلخ و شیرینی است که با عمرشان گره خورده است. چه روزهایی که شادمان خبری را برای مردم به رشته تحریر درآوردند و چه روزهایی که با دستان لرزان و گلویی بغض‌گرفته نوشتند تا مخاطبان را آگاه سازند از آنچه که در اطرافشان روی داده است. چه خوب و چه بد این روزها و شماره‌ها گذشت و حال می‌خواهیم کمی به خود بنگریم تا ببینیم این سال‌ها چگونه در تحریریه سپری شده است و آیا افق روشنی برای رسانه‌های مکتوب در میان دنیای مجازی که زندگی مردم را در برگرفته، وجود دارد؟
سراغ یکی از اعضای قدیمی تحریریه رفتیم و پای صحبت‌های اسماعیل علوی، دبیر گروه پایداری نشستیم. او سال‌هاست خاک رسانه و تحریریه را خورده و مویی در این راه سپید کرده است.
او برایمان از شروع فعالیتش در عرصه رسانه می‌گوید: سال‌های اول انقلاب جوانی پرشر و شور بودم. بعد از پشت‌سر گذاشتن روزهای انقلاب برای شروع وارد کار مطبوعات و خبرنگاری شدم، اردیبهشت سال 1358 اولین قلم را در روزنامه جمهوری اسلامی به رشته تحریر درآوردم. در آن سال‌ها جمعی محدود بودیم، اما اهل دل و کار گروهی که قدم در راه اطلاع‌رسانی برای مردم برداشتیم و روزنامه جمهوری اسلامی را تأسیس کردیم و این روزنامه آغاز کار مطبوعاتی‌ام به عنوان خبرنگار بود. ورودم به روزنامه ایران از سال 80 کلید خورد و برای پاسداشت شهدای دفاع مقدس و آزادگانی که روزهای شیرین زندگی‌شان را در اسارت به سر بردند، صفحه‌ای به نام پایداری را برای نشر و حفظ ارزش‌های دفاع مقدس پایه‌گذاری کردیم. سال 88 به سمت بازنشستگی روی آوردم و بعد از آن در سال 92 به صورت مشاوره‌ای دوباره به روزنامه ایران برگشتم و دبیری صفحه پایداری به بنده محول شد.


در دهه‌های اولیه کار مطبوعاتی‌ام همزمان با فعالیت‌های رسانه‌ای، تجربه تشکیل و پایه‌گذاری انجمن صنفی روزنامه‌نگاران را همراه دوستانی داشتم.
او در پاسخ به این سؤال که به عنوان فردی که سال‌های سال در عرصه رسانه‌های مکتوب قلم زدید، دور شدن کنونی مردم از نشریات مکتوب را چگونه ارزیابی می‌کنید، می‌گوید: کناره‌گیری مردم فقط از نشریات و روزنامه‌ها نیست، گویا با کتاب کاغذی هم قهر کرده‌اند. ما دچار آسیب تاریخی فرهنگی در مورد رسانه‌های مکتوب هستیم که این امر نیازمند آسیب‌شناسی اساسی در این زمینه است. از دیدگاه من فضای مجازی که ما به سمت آن کشیده شدیم کاملاً پوچ و توخالی است، چرا که همه چیز در فضای ابری نادیده‌ای ذخیره می‌شود که با کمترین اختلال در برق یا خطوط اینترنت، مراجعه به آن داده‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود. شما وضعیت استوری در شبکه مجازی اینستاگرام را در نظر بگیرید، متن یا عکسی که در آن استوری می‌کنید 24 ساعت ماندگاری دارد و بعد پاک می‌شود، اما در نوشته‌های مکتوب و چاپی همیشه امکان مراجعه وجود دارد. نسلی که به این شبکه‌ها روی آورده، نسل بدون خاطره است. در فضای مجازی مهربان‌ترین مهربان هستیم ولی در واقعیت اگر کسی به صفحه گوشی‌مان نگاه کند با خشم و ناراحتی با او برخورد می‌کنیم، چرا که به سمت شخصیتی دوگانه قدم برداشته‌ایم. روزنامه‌ها و کتاب‌ها اصالت، رنگ و بوی خودشان را دارند و نمی‌توانیم آنها را با دنیای مجازی مقایسه کنیم. به نظر من برای برگشت به کتاب و کتابخوانی و شکوفایی دوباره رسانه‌های مکتوب باید همه دست در دست هم دهیم. دولت با حمایت از ناشران و روزنامه‌ها می‌تواند در این راه گام مؤثری بردارد و رسانه‌ها و نویسندگان با تولید محتوای عمیق و باکیفیت، دل مخاطب مجازی را جذب نسخه چاپی کنند، باید محتوای خوب برای مخاطب تولید شود.


از او می‌پرسم آیا در اطلاع‌رسانی، شبکه‌های مجازی بهتر عمل نمی‌کنند و در چند ساعت اولیه مخاطبان بیشتری را از ماجرای روی داده آگاه نمی‌سازند، او می‌گوید: برای پاسخ به این سؤال مثالی را عنوان می‌کنم، حوادث اخیر عراق را در نظر بگیرید، شاید در کسری از ثانیه همه کانال‌های مجازی پر شده بود از تصاویر و فیلم‌های آشوب، اما هیچ‌کدام به پیشینه آن و علت به وجود آمدن این حادثه نپرداختند، چرا که در چند خط نمی‌توان علت و معلول را توضیح داد. اینجا رسانه‌های مکتوب نقش خود را نشان می‌دهند و خبرنگاران طی گفت‌و‌گو با کارشناسان، موضوع روز را با تحلیل و بررسی برای مخاطب به ساده‌ترین شکل ممکن شرح می‌دهند. حال دو نفر، یکی متکی به فضای مجازی و اطلاعات چند خطی و دیگری روزنامه‌خوان را در نظر بگیرید؛ وقتی از آنها در رابطه با آن آشوب در عراق سؤال شود، فکر می‌کنید کدام‌یک می‌تواند بهتر درباره موضوع صحبت کند؟! اینجاست که رسانه های مکتوب اهمیت خود را نسبت به پوچ بودن فضای مجازی هویدا می‌سازد.
حتی در درون خانواده هم نگاه خوبی به فضای مجازی نیست، هنگامی که یکی از اعضای خانواده در تلفن همراه مطلبی را می‌خواند همه به او معترض می‌شوند و می‌گویند چرا همش به تلفن وصل می‌شوی، حال اگر همین فرد یک کتاب یا روزنامه در دست داشته باشد مورد تحسین و تشویق اطرافیان قرار خواهد گرفت.


او که انتقادات زیادی به عادت مردم به فضای مجازی دارد، ادامه می‌دهد: یکی از آفات فضای مجازی این است که حوصله خواندن مطلب بلند را از افراد گرفته و مخاطبان را چند خطی کرده است. حقیقتاً نمی‌شود در چند خط موضوعی را با علت و معلولش بیان کرد و اگر می‌خواهیم موضوعی را عمقی دریابیم باید به دنبال چرا و چگونگی آن باشیم که در دنیای مجازی نمی‌شود این دو عنصر را یافت. تعریفم از فضای مجازی یعنی نوشتن بر آب که ماندگاری در آن وجود ندارد و با کوچک‌ترین خللی در برق یا اینترنت دیگر به دانش بارگذاری شده در این دنیای مجازی دسترسی نداریم، اما یک نوشته مکتوب سال‌های سال باقی می‌ماند و نسل به نسل منتقل می‌شود و درگیر تکنولوژی‌های روز نیست که ممکن است روزی باشد و روز دیگر نه.


حالا بازمی گردیم به خاطرات روزنامه‌نگاری. می‌پرسم، طی سال‌هایی که در حوزه رسانه فعالیت داشتید آیا خاطراتی برایتان ماندگار شده است، او می‌گوید: روزنامه‌نگاری با وجدان و احساس عمومی و هر چیزی که وجدان و احساس عمومی را غمگین یا شاد سازد، گره خورده و روزنامه‌نگار در رأس آن تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. بنده دو تجربه شیرین در این سال‌ها دارم که شادی وصف‌نشدنی را برای من و مردم رقم زده است، یکی آزادی خرمشهر و دیگری آزادی اسرای هشت سال دفاع مقدس بود که در هر دو اتفاق، مردم سر از پا نمی‌شناختند و در کوچه و خیابان به شادی می‌پرداختند و برای ما خبرنگاران هم درج این دو خبر یکی از اتفاقات مهم درعرصه کاری و اطلاع‌رسانی آن زمان محسوب می‌شد و اگر از خاطرات تلخ روزهای خبری بگویم، شهادت دکتر سید محمد حسینی بهشتی بود که قلبم را به درد آورد، چرا که این بزرگ‌مرد را از نزدیک می‌شناختم و بعد از شهادت او دیگر افقی برایم وجود نداشت.

انتهای پیام/

 

 

 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: پیشکسوت روزنامه نگاری پاسخ به این سؤال رسانه های دیجیتال روزنامه های کاغذی روزنامه ایران روزنامه ایران روزنامه ایران رسانه های مکتوب روزنامه نگاران تیراژ روزنامه روزنامه ها روزنامه ای روزنامه ها فضای مجازی کار مطبوعاتی روزنامه دولت روزنامه ها اطلاع رسانی دنیای مجازی داشته باشند کار مطبوعات منتشر می شد حال حاضر هم روزنامه یک روزنامه ایران دیلی راه اندازی سال ها وردی نژاد بوی کاغذ هشت هزار رسانه ها تحلیل ها رسانه ای روغنی ها آن زمان شبکه ها سایت ها هنوز هم یک روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۶۳۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا پخش سریال حشاشین پس از انتشار ممنوع شد؟/ ممیزی سریال‌های خارجی پسینی است

سخنگوی مجمع رصتا درباره سریال «حشاشین» و لزوم حذف آن از پلتفرم‌ها گفت: سریال‌های خارجی در مقایسه با سریال‌های ایرانی به دلیل اقبال بسیار کمتر مخاطب، مشمول ممیزی پسینی هستند، یعنی اول نمایش داده می‌شوند و بعداً اگر ساترا ملاحظه‌ای داشته باشد به سکوهای نمایش خانگی اعلام می‌کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سریال «حشاشین» یکی از مباحثی است که این روزها توجه منتقدان خارجی و مخاطبان ایرانی به خود جلب کرده که به زندگی و اعمال حسن صباح، رهبر اسماعیلیه در ایران، می‌پردازد؛ این سریال نشان می‌دهد که چگونه صباح با ایجاد فرقه‌ای به نام «حشاشین»، جایگاه خود را در میان حاکمان آن زمان به دست آورد و با ترورها و فعالیت‌های زیرزمینی، تلاش کرد تا از تحت تسلط عرب‌ها و ترک‌ها بیرون بیاید اما باید به این نکته توجه داشت که این سریال روایتی متفاوت و البته غیرواقعی از زندگی حسن صباح است و نشان می‌دهد که چگونه او با رهبری مذهبی و سیاسی، جنگی پنهانی علیه قدرت‌های آن زمان منطقه را آغاز کرد.

این سریال توسط عبدالرحیم کمال نوشته و توسط پیتر میمی کارگردانی شده است؛ فیلمبرداری آن دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته پخش شود و به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش آن تا امسال به تعویق افتاد.

چند روز قبل این سریال در پلتفرم‌های داخلی نظیر فیلیمو و فیلم نت منتشر شد در حالی که مهدی سیفی، مدیرکل نظارت و تطبیق ساترا اظهار کرد: سریال حشاشین محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریف‌های فراوانی است که به نظر می‌رسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال حشاشین (The Assassins)، در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.

سامان مراد حسینی، سخنگوی مجمع رصتا نیز در گفت‌وگویی با ایرنا در این باره اظهار کرد: تنظیم‌گری ساترا، یک تنظیم‌گری هوشمندانه است و با توجه به اینکه رفتار مخاطبان سکوهای نمایش خانگی در ایران به این صورت است که معمولاً از سریال‌های ایرانی استقبال می‌کنند، سریال‌های ایرانی مشمول ممیزی پیشینی هستند. آئین نامه محتوایی ساترا به تمام سکوهای شبکه نمایش خانگی ابلاغ شده است و رسانه‌های نمایش خانگی خودشان موظف هستند آئین نامه محتوایی ساترا را اعمال کنند و نظارت پسینی به معنای عدم نظارت نیست.

وی افزود: طبق خود اظهاری سکوهای شبکه نمایش خانگی در حال حاضر در میان سریال‌های خارجی، پرمخاطب‌ترین سریال‌های خارجی در سکوهای ایرانی برخی سریال‌های ترکی، کره‌ای و هندی هستند.

سخنگوی مجمع رصتا با اشاره به تصمیم ساترا بیان کرد: ساترا هوشمندانه تلاش می‌کند اعلام رسمی ممنوعیت سریال در زمان مناسب صورت پذیرد تا تأثیر معکوس نداشته باشد و اعلام ممنوعیت یک سریال باعث افزایش استقبال مخاطب نسبت به آن سریال و مشاهده سریال از سکوهای خارجی نشود. یکی از مأموریت‌های ساترا در حوزه تنظیم‌گری اجتماعی این است که وقتی یک سریالی قرار است ممنوع شود قبل از ممنوعیت داده‌های لازم در اختیار نخبگان و رسانه‌های جمعی قرار گیرد تا زمانی که سریال ممنوع می‌شود شاهد همراهی نخبگان و رسانه‌های جمعی باشیم‌.

مراد حسینی ادامه داد: در نهایت باید توجه داشت که اعلام ممنوعیت یک سریال تصمیمی مهم است که در شورای صدور مجوز ساترا با حضور نمایندگان دادستانی کل کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، نماینده مجمع رصتا و اعضای حقیقی شورا اخذ می‌شود و این نوع تصمیمات معمولاً با اجماع اعضای شورا شکل می‌گیرد و پس از آنکه سریالی ممنوع اعلام می‌شود دادستانی از انتشار آن در سکوهای داخلی جلوگیری می‌کند.

امید علی مسعودی عضو شورای سواد فضای مجازی ساترا نیز درباره این سریال و لزوم حذفش از پلتفرم‌ها به ایرنا اظهار کرده است: پخش سریال حشاشین محصول شبکه تلویزیونی مصر از ماه مبارک رمضان از این شبکه و پلتفرم‌های نمایش خانگی در ایران و کشورهای عرب زبان آغاز شد و همچنان این سریال در حال کسب مخاطب بیشتر از طریق سکوهای نمایش خانگی است. سریال حشاشین با بودجه‌ای ۱۲ میلیون دلاری ساخته شده و یکی از پرخرج‌ترین سریال‌های تاریخ کشورهای عرب زبان به شمار می‌رود.

این استاد تمام دانشگاه سوره در ادامه یادآور شد: برجسته کردن فرقه‌ها از پروژه‌های مهم صهیونیسم جهانی به شمار می‌رود و تصور می‌شود که تولید و پخش چنین سریال پر هزینه‌ای نیز با همین سیاست‌ها همسو باشد. این سریال با پخش در ایام ماه مبارک رمضان که ماه همدلی مسلمانان است، سعی کرد تا اختلافات مذهبی مسلمانان را به تبلور بکشد. یکی از اهداف سریال حشاشین این بود که ترور و سرآغاز ترور را به ایرانی‌ها ربط دهد. شاهد این نظریه آن است که در این سریال شهرهای ری، قم و اصفهان را منشأ تروریست معرفی می‌کند.

مسعودی در ادامه تصریح کرد: تولید و انتشار این سریال که از نظر تاریخی محلی از اعراب ندارد و اشکالات ریز و درشتی به فیلمنامه آن وارد است در پلتفرم‌های نمایش خانگی ایرانی همراه با انتشار در پلتفرم‌های عرب زبان، این ضرورت را بیشتر از گذشته مطرح کرد که لازم است انتشار تمام سریال‌های خارجی نیز همچون سریال‌های داخلی ناچار به اخذ مجوز از سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) شود.

نایب رئیس انجمن سواد رسانه‌ای ایران در پایان خاطر نشان کرد: قطعاً پیشگیری بهتر از درمان است و چنانچه سریال‌های خارجی قبل از پخش ممیزی شوند، این امر آسیب کمتری برای خانواده‌های ایرانی خواهد داشت.

کد خبر 748692

دیگر خبرها

  • گزارش‌های غیررسمی: بیش از ۴۰ میلیون ایرانی همچنان کاربر اینستاگرام هستند
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • واکاوی ابعاد جهش تولید با مشارکت مردم در «نقش ما» منتشر شد
  • چرا پخش سریال حشاشین پس از انتشار ممنوع شد؟/ ممیزی سریال‌های خارجی پسینی است
  • چشمک یوزهای ایرانی به قهرمانی شماره ۱۳
  • رسانه‌های بیگانه چگونه زنان را عامل رسیدن به اهداف خود می کنند؟
  • افشای جزئیات توافق شکست خورده میان روسیه و اوکراین
  • افزایش تقاضای خرید تسلیحات ایرانی پس از حمله به اسرائیل
  • علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانه‌ای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمی‌آید
  • آفریقا فرصت‌های زیادی برای صنعتگران و تجار ایرانی دارد